بنام آنکه همیشه هست.
خنده های بلند ؛
عشوه های لطیف ؛
دختران قشنگ . . .
پسرانی که گاه بی دلیل کنجکاوند
از سر هیچ . . .
عشق نیست . . .
تنها نگاه ، جلب توجه ، و باز هیچ !
. . .
آرام باش
دختر زیبا !
کسی نبود
در حد پاکی صدای خنده های تو
تنهایی ات بزرگ و عمیق و الهی است
شاید کمی غمین ،
چندی صبور باش
تا پاکی صدای نفس های عاشقی
راهی به سوی خلوت تو جستجو کند ! . .
( دیبا سحرانگیز )
اتاق کوچک و امن ،
بعد از ظهر، دوشنبه ۲۶. آذر. ۱۳۸۶